اهم ویژگیهای سیستمها ی پیچیده را از منظر علم سیستمها:

ساخت وبلاگ

1) سیستمها'>سیستمها ی پیچیده غیرقابل شناخت، غیرقابل کنترل و غیرقابل پیش بینی هستند.

2) روابط بین اجزای آنها غیرخطی است. بدین معنا که اولاً بین علل و پیامدها رابطه علّی روشن و مستقیم وجود ندارد؛ ثانیاً ممکن است یک اقدام کوچک پیامدهای مثبت یا منفی بزرگ داشته باشد اما یک اقدام بزرگ یا اثری نداشته باشد یا اثر اندکی داشته باشد. یعنی در یک سیستم پیچیده بین یک اقدام و پیامدهای آن نسبتی برقرار نیست.

3) در سیستمهای پیچیده اغلب بین علت و معلول فاصله زمانی و مکانی وجود دارد. یعنی برای مثال مشکلی که شما در زمانی خاص و در مکانی خاص میبینید معمولاً ریشه در زمان و مکان دورتری دارد.

4) در سیستمها ی پیچیده در بیشتر مواقع مشکلات، راه حلها و روشهای اجرای آن ها روشن نیستند. علاوه بر این، مشکلات بهم مرتبط بوده و استقلال ندارند. بدین معنا که معمولاً با منظومه ای از مشکلات بهم تنیده مواجه می شویم که برای برون رفت از آنها راه روشنی وجود ندارد.

5) روابط و تعامل بین اجزا هویت سیستمها ی پیچیده را به وجود می آورند. بنابراین سیستمها ی پیچیده بزرگتر از جمع اجزای خودشان هستند و تقلیل آنها به اجزا، موجب می شود که سیستمها از بین بروند. به قول کافمن اگر گاوی را به دو قسمت تقسیم کنیم دو گاو به وجود نمی آید بلکه سیستم گاو از بین می رود .یا به قول پیتر سنج تقسیم یک فیل، به دو فیل منجر نمی شود بلکه سیستم فیل از بین می رود.

6) ارتقای اجزای یک سیستم لزوماً به ارتقای عملکرد کل سیستم منجر نمی شود بلکه در بیشتر مواقع به بدتر شدن آن منجر می شود.

7) تغییر اجزای یک سیستم معمولاً تاثیر چندانی بر رفتار آن ندارد . بنابراین، کیفیت روابط و تعامل بین اجزا مهمتر از کیفیت خود اجزا است

8) ممکن است در یک سیستم پیچیده سیاستها، تصمیمات و اقدامات درست و منطقی به مشکلات و گرفتاریهای غیرمنطقی منجر شوند .بنابراین، مشکلات سیستمها ی پیچیده لزوماً حاصل سیاستها، تصمیم گیریها و اقدامات نادرست نیستند.

9) در سیستمهای پیچیده اقدامات فوری معمولاً پیامدهای منفی بلندمدت دارند. گفته می شود که مشکلات امروز سیستمها ، راه حلهای دیروز آنها بوده اند. 10) سیستمها ی پیچیده پویا هستند. بدین معنا که به طور مستمر تغییر میکنند و ساختارها، رفتارها و ویژگیهای نو پیدا میکنند

11) اجزا یا عوامل سیستمها ی پیچیده بر اساس اطلاعات محلی و قوانین ساده عمل می کنند. بنابراین، در سیستمها ی پیچیده سیاستها، برنامه ها، اقدامات، دستورالعملها و مستندات پیچیده کارایی چندانی ندارند. با این توصیف، شاید به نظر برسد که مدیریت سیستمها ی پیچیده اگر غیرممکن نباشد، خیلی دشوار است. البته اگر سیستمهای پیچیده را براساس پارادایم نیوتنی مدیریت کنیم که اغلب نیز چنین است بر انبوه مشکلات این سیستمها اضافه خواهیم کرد، همچنانکه اضافه کرده ایم.

علم سیستمها مدیریت سیستمها ی پیچیده را حول سه اصل اساسی، سازماندهی می کند: 1)درک سیستمها ی پیچیده مهمتر از اقدام در آنها است. مدیران قبل از هر اقدام باید تلاش کنند وضعیت و رفتار جاری سیستم را درک کنند. البته از آنجا که درک سیستمها یک کار جمعی است همه ذی نفعان باید در فرایند درک سیستم مشارکت کنند. 2) مدیران باید گام به گام و براساس یادگیری سیستمها را مدیریت کنند. چون یادگیری نیازمند ارایه نظریه است، بنابراین مدیران باید سیستمهای پیچیده را براساس نظریه ها مدیریت کنند. 3)مدیران باید سیستمها ی پیچیده را به صورت تجربی مدیریت کنند. بدین منظور، علم سیستمها بر اساس ساختار یک سیستم یک آزمایشگاه مجازی ایحاد می کند که مدیران می توانند پیامدهای تصمیمات، سیاستها و مداخلات را قبل از اجرا، در این آزمایشگاه مجازی آزمون کنند و آنگاه در سیستم واقعی اجرا کنند. در واقع درک سیستمها، یادگیری درباره سیستمها و مدیریت تجربی سیستمها همه در یک آزمایشگاه مجازی باهم ادغام می شوند و یک سیستم ایجاد می کنند. بنابراین، با علم سیستمها مدیریت سیستمها ی پیچیده آسانتر و اطمینان بخشتر از چیزی خواهد بود که تصورش را می کردیم .

منبع: کتاب مقدمه ای برمبانی و کاربردهای تفکر سیستم ها دکتر ابوالفتح لامعی

+ نوشته شده در ساعت توسط خسرو آقاپور  | 

مدیریت میان مایه...
ما را در سایت مدیریت میان مایه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : hrmhadaf بازدید : 69 تاريخ : جمعه 13 مرداد 1402 ساعت: 6:37