فرآیند تصمیم گيري با بروز مشكل (مرحله اول) و يا مشخصاً بروز اختلاف بين وضعيت جاري و وضعيت مطلوب امور شروع مي شود.
وقتی مديري مشکل را شناسايي كرد كه نياز به توجه دارد در اين صورت بايد معيار تصميم كه در حل مشكل اهميت دارد شناسايي شود.
معیار های فوق دارای اهميت يكساني نيستند. بنابراين ضروري است كه معيارهاي مرحله قبل سبك و سنگين شده تا در تصميم گيري اولويت بندي شوند.
تصمیم گيرنده باید فهرستی از گزينه هايي را كه مي تواند براي حل مشکل به كار ببندد تهیه كند.
با مقایسه این گزينه ها در برابر معیار و ارزش تعيين شده در مرحله 2و3 نقاط ضعف و قوت هر کدام از آنها مشخص ميشود.
مرحله ششم، عمل مهم انتخاب بهترین گزينه از ميان گزينه های ارزیابی شده است.
اجراي تصميم يعني القاي تصميم به كساني كه تحت تأثير آن قرار خواهندگرفت و متعهد كردن آنها در برابر اين تصميم.
آيا اين تصميم گيري توانسته است مشكل را حل كند يا نه؟ آيا گزينه انتخاب شده در مرحله 6 و اجراي آن در مرحله 7 نتيجه مطلوبي ارائه مي دهد؟
برچسب : نویسنده : hrmhadaf بازدید : 96