تعریف و دیدگاه کلی مدیریت

ساخت وبلاگ

انسان ها بعد از گذراندن دوره غارنشینی سه عصر را پشت سر گذاشته اند

1- عصر کشاورزی: حدود 3000 سال طول کشیده است

2- عصر انقلاب صنعتی: حدود ۳۰۰ سال طول کشیده است که با اختراع موتور بخار کارخانجات به وجود آمدند و مدیریت از این عصر به بعد به عنوان رشته مجزا و متفاوت به وجود آمد

3- عصر فناوری اطلاعات:که فعلا در این عصر قرار داریم.

قبل از عصر انقلاب صنعتی مدیریت به صورت تجربی یا سنتی وجود داشت اگر به اهرام ثلاثه مصر نگاه کنید متوجه خواهید شد که به وجود آمدن چنین آثاری بدون مدیریت امکان پذیر نبوده است و همچنین یونان باستان و ایران قدیم نشان از وجود مدیریت بسیار دقیق در آن زمان بوده که چنان تمدنی را بوجود آوردند لذا مدیریت تجربی و سنتی از زمانی که انسانها زندگی را به صورت اجتماعی شروع کردند وجود داشته است.

دامنه ، نقش و تئوری های اساسی مدیریت در طی سالیان تغییر کرده اما مقصود اصلی آن یعنی حصول اطمینان از دستیابی به اهداف سازمانی و به حداکثر رساندن بهره وری و کارایی همچنان باقی مانده است

تعاریف متعددی برای مدیریت در طول سالیان متمادی به وجود آمده است که به شرح ذیل می باشند

مدیریت: فرایند برنامه ریزی، سازماندهی، هدایت و کنترل می باشد. (هنری فایول)

مدیریت: فرآیند اجتماعی که برنامه ریزی، کنترل، هماهنگی و انگیزش را در بر می‌گیرد. (بریچ)

مدیریت: فرایند تصمیم‌گیری است. (هربرت سیمون)

مدیریت: هنر انجام دادن کارها به وسیله دیگران و از طریق آنها را مدیریت می گویند.(ماری پارکر فالت)

مدیریت: یک فرآیند عملیاتی است که بیشتر توسط تجزیه و تحلیل وظایف و کارکردهای آن شناخته می شود که وظایف ضروری مدیریت عبارت است: برنامه ریزی، سازماندهی، مدیریت منابع انسانی، رهبری( هدایت) و کنترل. (کنتز و اودانل)

مدیریت: فراگرد تبدیل اطلاعات به عمل است این فراگرد تغییر و تبدیل را تصمیم گیری نیز می نامیم. (فورستر)

مدیریت: فراگرد هماهنگ سازی فعالیت‌های فردی و گروهی در جهت هدف های گروهی است.(دانلی و همکاران)

مدیریت: هماهنگ سازی منابع انسانی و مادی در جهت تحقق اهداف.(کاست و رزنزدیگ)

مدیریت: فرایند انجام کارها به طور اثربخش و کارآمد توسط دیگران.

کارایی: کارایی یعنی درست انجام دادن کارها یا وظایف.

اثربخشی: یعنی انجام دادن درست کارها یا وظایف.

مدیریت: فرایندی است که به وسیله آن کوشش های فردی و گروهی به منظور تحقق اهداف سازمان و انجام مقاصد صورت می پذیرد.

اما یک تعریف مورد قبول انجمن مدیریت آمریکاست.

مدیریت: عبارت است از کار کردن با و از طریق دیگران برای رسیدن به هدفهای سازمان و هدفهای کارکنان

در این تعریف بر سه نکته تاکید شده است

بر منابع انسانی در سازمانها تاکید شده است

به هدف ها و نتیجه ها نه به فعالیت ها توجه شده است

هدف های فردی اعضا با هدف های سازمان ادغام گردیده است

فعالیت های مدیریت عبارت است از دستیابی به این نتیجه ها از طریق دیگران و به وسیله فرآیند تفویض اختیار.

سرپرستان حدود ۳۰ درصد وقت خود را صرف فعالیت‌های مدیریتی می کنند و بقیه زمان خود را صرف فعالیت‌های فنی می کنند

مدیران سازمان قریب به ۹۰ درصد وقت خود را صرف فعالیت های مدیریتی و مقدار ناچیزی از آن را صرف فعالیت های فنی می نمایند

فرآیند مدیریت:

    1- هدف‌گذاری

    2مشخص کردن مسئولیت و تفویض اختیار

    3-  تخصیص منابع

    4- طراحی کنترل ها و شیوه های نظارت در پیشرفت کار

    5- حل مسائلی که پیش می‌آیند

     6- ارزیابی عملکرد و پیامد

 مدیر از طریق دیگران و با فرآیند تفویض اختیار کار را انجام می دهد گرچه مدیر نمی تواند مسئولیت نهایی را تفویض کند اما اختیارات را می تواند تفویض نماید

مسئولیت: یعنی تعهد نسبت به انجام چند وظیفه

پاسخگویی: یعنی مسئول بودن برای نتیجه

نگرش کلی مدیریت:

فرایند مدیریت پنج وظیفه اساسی یا فعالیت را در بر می گیرد

1- برنامه ریزی

2- سازماندهی

3- مدیریت منابع انسانی

4- رهبری

5- کنترل

هر یک از این وظیفه ها با وظایف دیگر در ارتباطند

برنامه ریزی: فرایند تعیین اهداف سازمانی و راه دستیابی به آنهاست

برنامه ریزی هر سازمان دارای دو مرحله می باشد.

برنامه ریزی استراتژیک: یعنی تعیین هدف های بلندمدت و تدوین راهنمایی‌های کلی برای دستیابی به این هدف ها

برنامه ریزی عملیاتی یا برنامه ریزی روزمره: یعنی تعیین هدف های مشخص و قابل اندازه گیری برای دوره زمانی معین و تدوین جداول و نمودارهای زمانی برای رسیدن به این هدف ها در چارچوب کلی سازمان

سازماندهی: فرایند استفاده از منابع و کارکنان به شیوه منظم برای دستیابی به اهداف و مقاصد بلندمدت سازمان

مدیریت منابع انسانی: شناسایی انتخاب و استخدام کارکنان واجد شرایط به سازمان به منظور دستیابی به اهداف و مقاصد سازمان

رهبری: کار کردن با انسان‌ها به شیوه‌ای که عملکرد آنها سازمان را در دستیابی به هدف هایشان یاری رساند مهارت رهبری  ارتباط برقرار کردن و انگیزه دادن است

کنترل: حصول اطمینان از اینکه هدف و مقاصد سازمان همه روزه جامه عمل پوشیده شود

نظام مدیریت برای نتیجه دارای چهار مرحله اساسی است:

1- تعریف هدف ها

2- واگذاری مسئولیت ها

3- تعیین معیارهای عملکرد

4- ارزیابی عملکرد

مدیریت میان مایه...
ما را در سایت مدیریت میان مایه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : hrmhadaf بازدید : 103 تاريخ : چهارشنبه 11 فروردين 1400 ساعت: 16:52