هسته مرکزی سازمان های یادگیرنده بر اساس پنج ((فرمان یادگیری)) بنا شده است که میتوان آن را برنامه درازمدت مطالعه و عمل دانست.
شایستگی شخصی یا قابلیت های شخصی: یادگیری توسعه ظرفیت شخصی برای ایجاد نتایج مطلوب و محیطی سازمانی که در آن همه افراد برای توسعه خود در رسیدن به اهدافشان ترغیب می شوند.
الگوهای ذهنی: انعکاس، تبیین مستمر و بهبود تصویر درونی خود از دنیا و مشاهده چگونگی تاثیر پذیری تصمیم و اقدام های ما بر اساس آنها.
چشم انداز مشترک: ایجاد حس پایبندی در گروه با خلق تصویری مشترک از آینده ای که در پی آن هستیم؛ و تدوین اصول و اقدامهای راهگشایی که ما را به آن می رساند.
یادگیری گروهی: ایجاد و انتقال مهارت های گفت و گو و تفکر جمعی، به گونهای که گروهی از افراد بتوانند به راحتی به سطحی از آگاهی و توانایی برسند که از حاصل جمع تواناییها و استعداد تک تک آنها بیشتر باشد.
تفکر سیستمی: راهی برای اندیشیدن و زبانی برای تشریح و درک نیروها و روابط متقابل شکل دهنده رفتار سیستمها. این اصل به ما کمک می کند تا دریابیم چگونه می توان سیستم را به گونهای اثربخش تغییر داد و با هماهنگی بیشتر نسبت به فرآیند های جهان طبیعی و اقتصادی عمل کرد.
منبع: پنجمین فرمان در میدان عمل پیتر سنگه
برچسب : نویسنده : hrmhadaf بازدید : 109